مقالات- پیامدهای نورولوژی HTLV-1
تابعی سید ضیاالدین، صفایی اكبر
مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، بهار 1387؛ دوره 15، شماره 1 (پیاپی 34): صفحات 16-5
از اوایل قرن اخیر گزارش شده است که رتروویروسها از عوامل ایجاد تومور در پرندگانند اما در سال 1980 میلادی Poiesz و همکاران برای اولین بار ارتباط بین رتروویروسها و لوکمی را در انسان گزارش کردند و آن را تحت عنوان ویروس انسانی از نوع لنفوتروپیک T نوع 1 (Human T Lymphotopic Virus type یا HTLV1) نامیدند. در طی 27 سال گذشته اپیدمیولوژی HTLV1 کامل شده اما هنوز معمای شیوع بالا در برخی از مناطق ژاپن و عدم شیوع بالا در مناطق مجاور آن مانند کره، چین و روسیه شرقی و همچنین وجود یک منطقه با شیوع بالا در ایران حل نشده است. این ویروس عامل دو بیماری مشخص لوکمی لنفومای بالغین از نوع سلول (Adult T- cell Leukemia/ Lymphoma و یا ATL) و پاراپارزی اسپاستیک تروپیکال و میلوپاتی همراه با HTLV1) HTLV1 Associated Myelopathy/ Tropical Spastic Paraparesis) میباشد. این ویروس در حال حاضر گسترش جهانی دارد اما در برخی مناطق بهصورت اندمیک یافت میشود. راه انتقال این ویروس از طریق تماس جنسی، تغذیه با شیر مادر، تزریق فرآوردههای آلوده و ورود سوزن آلوده به بدن میباشد. اولین بار در ایران تابعی و همکاران دو بیمار خراسانی مبتلا به لوکمی – لنفومای بالغین از نوع سلول T را که هیپرکلسمیک داشتند را در سال 1986 میلادی گزارش کردند؛ سپس فرید و تابعی 13 بیمار مبتلا به این بیماری را مجددا از خراسان گزارش نمودند؛ در مطالعات بعدی مشخص شد که خراسان یکی از مناطق اندمیک برای HTLV1 میباشد. در این مقاله، درباره اپیدمیولوژی، بیولوژی ویروس، راههای انتقال ویروس، بیماریهای ناشی از آن و نحوه پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری و HTLV1 در ایران بحث میشود.
اعتمادی محمد مهدی، بوستانی رضا
مجله دانشکده پزشکی مشهد، بهار 1384؛ دوره 48، شماره 87: صفحات 74-69
مقدمه: میلوپاتی ناشی از (HAM)وHTLV1 یكی از بیماریهای آندمیك شمال خراسان میباشد. این بیماری اغلب بهشكل سندرم بالینی پاراپارزی اسپاستیك مزمن و پیشرونده بروز مینماید. بیشتر درمانهای موجود در این بیماری علامتی میباشند ولی چند درمان براساس علت نیز برای آن پیشنهاد شده است كه از آن میان میتوان به دانازول اشاره كرد. هدف این مطالعه مقایسه اثرات دانازول در رفع علایم بیماران HAM میباشد.
روش كار: این مطالعه كارآزمایی بالینی در سال 82 – 1380 در بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شده است 53 بیمار كه HAM در آنها قطعی شده و شرایط لازم برای ورود به مطالعه را داشتند به دو گروه مورد و شاهد در حالی كه از نظر سن، جنس، شروع علائم و مدت بیماری با یكدیگر مشابه بودند تقسیم شدند. قبل از شروع مطالعه میزان ناتوانی حركتی و شدت نشانهها براساس MDG در هر دو گروه تعیین شد و پس از درمان نیز در فواصل یك ماهه و تا 6 ماه از نظر میزان بهبود نشانهها و ناتوانی حركتی مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات جمعآوری شده توسط آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و آزمون كای اسكوئر پردازش شد.
یافتهها: در 38 بیمار گروه مورد كه تحت درمان با دانازول قرار گرفته اند پس از 6 ماه درمان، تفاوت MDG0 و MDG6 كه نشاندهنده میزان بهبودی حركتی بیماران بود، در حالی كه در بین 15 بیمار گروه شاهد كه تحت درمان با مولتی ویتامین قرار گرفته اند تفاوتی بین MDG0 و MDG6 وجود نداشت. اما از نظر میزان رضایت بیماران در رفع علایم نیز اختلاف بین دو گروه معنیدار بود (P<0.001).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد كه دانازول در رفع ناتوانیهای حركتی و علایم بیماران HAM تاثیر نسبی داشته و با توجه به عوارض جانبی نسبتا اندك آن در مقایسه با سایر درمانهای پیشنهادی از جمله كورتیكواستروئیدها و داروهای سیتوتوكسیك میتواند استفاده گردد.
کلیدواژگان: دانازول، میلوپاتی ناشی از (HAM)وHTLV1، میزان ناتوانی حركتی (MDG)
اعتمادی محمد مهدی، ریاسی حمید رضا، سالاری زارع محمد، بوستانی رضا
مجله دانشكده پزشكی مشهد، پاییز 1381؛ دوره 45، شماره 77: صفحات 10-5
میلوپاتی ناشی از HTLV1 بیماری است که با ضعف اسپاستیک چهار اندام بهخصوص اندامهای تحتانی، هیپررفلسی، رفلکسهای پوستی کف پایی اکستانسور، اختلالات خفیف حسی، پارستزی دردناک و اختلالات ادراری مشخص میشود. این مطالعه هم با هدف بررسیهای بالینی، فرابالینی در 100 بیمار مبتلا به HAM/TSP در بیمارستان قائم (عج) مشهد در سالهای 80-1378 انجام گرفته است. نتایج حاصل بهشرح زیر بوده است: انسیدانس HAM/TSP ناشی از HTLV1، %24.4 بود (صد بیمار از میان 410 بیمار مبتلا به تتراپارزی). محدوده سنی از 8 سال تا 74 سال متغیر و میانگین آن در حدود 40 سال بوده است. بیماری در خانمها نسبت به آقایان شیوع بیشتری داشته است. یافتههای مایع مغزی نخاعی با افزایش پروتیین و IgG مطابقت داشت ولی سلول و قند طبیعی بود. پادتن ضد HTLV1 در مایع مغزی نخاعی 92 بیمار به روش الیزا و وسترن بلات کشف شد. 8 بیمار که با دو روش فوق فاقد پادتن در مایع مغزی نخاعی بودند، جستجوی ژنوم HTLV1 بهطریقه PCR مثبت بود. تصویربرداری به طریقه MRI در تمام 100 بیمار انجام شد. تنها سه بیمار دارای پلاک اطراف بطنی بودند که با پلاکهای مولتیپل اسکلروزیس تفاوت داشتند.
اعتمادی محمد مهدی، سعیدی مرتضی، شهامی سعید رضا، خواجه دلویی محمد، ساسان نژاد پیام
مجله دانشکده پزشکی مشهد، زمستان 1385؛ دوره 49، شماره 94: صفحات 396-387
مقدمه: تظاهر عمده عفونت با ویروس HTLV1، پاراپارزی اسپاستیك با ماهیت پیشرونده است كه بهعنوان میلوپاتی وابسته به HAM)HTLV1) یا پاراپارزی اسپاستیك تروپیكال (TSP) شناخته میشود. این مطالعه با هدف بررسی بیماران مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1 را از لحاظ ابتلا همزمان به نوروپاتی، تظاهرات بالینی و نوروفیزیولوژی انجام شده است.
روش كار: این مطالعه توصیفی در سال 84-1382 در مراجعین به درمانگاه اعصاب و درمانگاه تخصصی بیماران HTLV1 بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شده است. 73 بیمار مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1، جهت بررسی ابتلای احتمالی همزمان به نوروپاتی هم از لحاظ بالینی و هم نوروفیزیولوژی مورد مطالعه قرار گرفتند. از بیماران بررسی اعصاب مدیان و اولنار اندامهای فوقانی و اعصاب پرونئال و تیبیال و سورال تحت الكترودیاگنوستیك (NCV) انجام شد. مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی و بررسی بالینی و نوروفیزیولوژی در پرسشنامهای جمعآوری گردید. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
نتایج: %65.8 بیماران از نظر بالینی مظنون به نوروپاتی بودند. بعد از انجام تستهای الكترودیاگنوستیك، مشاهده شد كه در %54.8 بیماران مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1 بهطور همزمان درگیری اعصاب محیطی هم وجود دارد. 15 بیمار (%20.54) مونونوروپاتی، 5 بیمار (%6.8) مونونوروپاتی مولتیپلكس، 17 بیمار (%23.3) پلی نوروپاتی حسی حركتی، 2 بیمار (%2.7) پلی نوروپاتی حركتی و 2 بیمار دیگر (%2.7) پلی نوروپاتی حسی داشتند.
نتیجهگیری: تغییرات الكتروفیزیولوژیك در اعصاب محیطی در بیماران مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1 شایع است. بهعلاوه، این تغییرات میتواند حتی در بیماری كه علایم بالینی نشانگر این نوع بیماری را ندارد نیز دیده شوند. لذا بررسی هدایت عصبی باید یك تست روتین برای بیماران مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1 باشد.
سرگلزایی ناصر، عرب حمیدرضا
مجله دانشكده دندانپزشكی مشهد، پاییز و زمستان 1385؛ دوره 30، شماره 3 و 4: صفحات 246-241
مقدمه: ویروس HTLV1 از رترو ویروسهای انسانی است كه در بعضی از بیماران، عامل لوسمی سلولهای لنفوسیت T و پارالیزی اسپاستیك و یا میلوپاتی وابسته به HTLV1 و بعضی بیماریهای التهابی دیگر میباشد. با توجه به اندمیك بودن خراسان نسبت به ویروس HTLV1 و فقدان مطالعات و تحقیقاتی در رابطه با علایم كلینیكی داخل دهانی این بیماران، بر آن شدیم كه به مطالعه پریودنشیوم در بیماران مبتلا به پاراپارزی اسپاستیك وابسته به HTLV1 بپردازیم.
مواد و روشها: این مطالعه موردی- شاهدی است كه به روش نمونهگیری آسان در سال 1383 در دانشكده دندانپزشكی مشهد اجرا شد. تعداد 30 بیمار (10 مرد و 20 زن) با میانگین سنی 42 سال كه آلودگی به ویروس HTLV1 مسجل شده بود مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران از بین مراجعهكنندگان به بخش اعصاب بیمارستان قائم (عج) مشهد انتخاب گردیدند. وضعیت نسوج پریودنشیوم از لحاظ رنگ، قوام، لكوپلاکیا، عفونت كاندیدایی، ANUG و NUP و وجود بیماریهای لثه و عمق پاكت مورد بررسی قرار گرفتند و سه شاخص دبری، جرم (گرین- ورمیلیون) و جینجیوال (Loe & Silness) اندازهگیری و ثبت شد. گروه شاهد از بین اعضا خانواده بیمار كه تست HTLV1 در مورد آنان منفی بوده و از نظر سن با گروه بیمار مطابقت داشته، انتخاب شدند. نتایج با آزمون Chi square مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: از نظر شاخص جرم و جینجیوال اختلاف معنیداری در دو گروه شاهد و مورد مشاهده گردید در حالیكه از نظر عمق پاكت، لكوپلاكیا، عفونت كاندیدایی NUP،ANUG اختلافی وجود نداشت. تعداد 5 نفر از بیماران دارای اریتم خطی لثه بودند.
نتیجهگیری: بیماران مبتلا به HAM/TSP و(HTLV1 Associated Mylopathy Tropical spastic paraparesis) نسبت به افراد عادی دارای پلاك، جرم و التهاب بیشتری در لثه ها میباشند. رعایت دقیق بهداشت دهانی و جرمگیری بهموقع به مقدار قابل توجهی از مشكلات این بیماران خواهد کاست.
کشوری ملیحه، نظری لینا، یارمحمدی علی اصغر، آرمین محسن
مجله دانشكده پزشكی مشهد، خرداد و تیر 1393؛ دوره 57، شماره 2: صفحات 479-473
مقدمه: ویروس لنفوسیتیک T انسانی نوع 1، در 3% از ناقلین موجب پاراپارزی اسپاستیک گرمسیری و میلوپاتی ناشی ازHTLV-1 می شود. در این میان بیش فعالی دترسور رایج ترین علامت است ، در این مطالعه استفاده از سم بوتولینوم A به صورت تزریق به داخل مثانه به عنوان یک روش درمانی در بیماران مقاوم به درمان های محافظتی و دارویی در بیماران مبتلا به دترسور بیش فعال به علت HTLV1 مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی از اردیبهشت ماه سال 91 تا تیر ماه 92 در بیمارستان امام رضا انجام شد. 25 بیمار مبتلا به HTLV1 مقاوم به درمان طبی تحت بررسی قرار گرفتند، سپس این بیماران تحت مطالعه یورودینامیک قرار گرفته و سپس سم بوتولینیوم A داخل دترسور مثانه تزریق گردید. ارزیابی کامل یورودینامیک در ماه 3 تکرار و اطلاعات با استفاده از آزمون تی و ویلکاکسون بررسی شد.
نتایج: تغییرات قابل توجهی در پارامترهای یورودینامیکی در بیماران مورد مطالعه ایجاد شد. در میان افراد تحت بررسی 20 بیمار(80%). افزایش حداکثر فشار دترسور داشتند در حالی که بعد از مداخله به 4بیمار (16%). کاهش یافته(001/0p<). و در 4 بیمار مذکور ، 2 بیمار نشت ادراری در هنگام سیستومتری داشتند. 19بیمار (76%).انقباضات مهارنشده مثانه داشته اند، بعد از مداخله این تعداد به 5 بیمار (20%) کاهش یافت که اختلاف آماری واضح دیده شد (001/0p<)، که از این 5 بیمار، 2 بیمار نشت ادراری در هنگام سیستومتری داشتند.
نتیجهگیری: تزریق سم بوتولینوم A داخل دترسور می تواند در بهبود یافته های پاتولوژیک یورودینامیک در بیماران مبتلا به HTLV1 مفید باشد. اثر بخشی مناسب این درمان و عوارض نسبتا ناشایع آن می تواند منجر به جایگزین شدن آن در بیماران با مقاومت به داروهای آنتی کولینرژیک و یا در بیماران با عوارض دارویی گردد.
کلید واژهها: ویروس لنفوسیتیک T انسانی نوع 1، سم بوتولینوم A، مثانه بیش فعال، مطالعه یورودینامیک
همام سید مهران، حاتمی عزیزالله، مهدی نژاد محسن، اتقیائی خشایار
مجله علوم پزشكی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، پاییز 1384؛ دوره 1، شماره 3: صفحات 30-25
ویروس HTLV1 در استان خراسان جزء موارد آندمیك محسوب میشود. لوكمی سلول T بالغین و میلوپاتی از جمله مواردی هستند كه این ویروس قادر به ایجاد آن میباشد. بررسی ارزش تست VEP در تشخیص و نیز ارزیابی بیماران دچار میلوپاتی HTLV1. این مطالعه مقطعی توصیفی – تحلیلی در بیمارستان آریا و 22 بهمن مشهد در طی سال 84-83 بوده بر روی 30 بیمار علامتدار مبتلا به میلوپاتی ناشی از HTLV1 انجام شده است. برای كلیه بیماران مراجعهكننده به درمانگاه تخصصی فرم اطلاعات فردی پر گردید …
کلیدواژگان: VEP ،DEEP tendon Reflex ،HAM ،TSP
پيشداديان عباس، توكل افشاري جليل، محمودي محمود، فروغي پور محسن، معلم سيدعادل، شهامي سعيدرضا، فهميده كار محمد علي، زماني علي
مجله علوم پايه پزشكي ايران، تابستان 1385؛ دوره 9، شماره 2: صفحات 152-144
هدف: مولکول Fas/Apo-1 از طريق مجموعه Fas و Fas ليگاند (Fas Ligand) باعث القاي آپوپتوز ميشود. اخيرا نوع محلولي از Fas (soluble Fas: sFas) شناسايي و معرفي شده است که به نظر مي رسد از نظر عملکردي در سيستم انتقال پيام Fas تداخل ايجاد مي کند که اين تداخل ارتباطي را بين عملکرد sFas و برخي از بيماريها مطرح مي کند.
مواد و روش کار: براي پي بردن به ارتباط احتمالي Fas محلول در بيماريزايي اختلال اسپاستيک ناشي از ميلوپاتي وابسته به ويروسHTLV-1 (HAM/TSP) ما در اين مطالعه با استفاده از يک روش سنجش ايمني آنزيماتيک با حساسيت بالا (الايزا) ميزان سرمي Fas محلول را در سرم افراد سالم، ناقلين بدون علامت ويروس لنفوسيتهاي T انساني نوع HTLV-1 و بيماران مبتلا به HAM/TSP اندازه گيري کرديم.
نتايج: ميزان Fas محلول در افراد سالم، ناقلين HTLV-1 و بيماران مبتلا به HAM/TSP به ترتيب عبارت بود از 11/0 ± 14/0، 25/0 ± 26/0 و 0.39±0.35ng/ml . هر چند ميزان Fas محلول در گروه بيماران از لحاظ آماري در مقايسه با افراد سالم تفاوت معني دار داشت (05/0( P<، ولي مقدار آن در بين گروه بيماران بسيار متغير بود.
بحث: اين نتايج پيشنهاد مي کند که Fas محلول احتمالا نقش مهمي در بيماريزايي اختلال HAM/TSP داشته و اينکه سطح سرمي Fas محلول احتمالا با فعاليت باليني در بيماران مبتلا به HAM/TSPمرتبط است.
کليدواژگان: آپوپتوز،Fas / FasL ، بيماري HAM/TSP ، ويروسHTLV-1، Fas محلول (sFas)
شعیبی علی، اعتمادی محمد مهدی، بوستانی رضا، رضایی سید عبدالرحیم، فدایی سحر، مشفق مهدی
مجله دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی، بهار 1392؛ دوره 5، شماره 1: صفحات 88-83
زمینه و هدف: ویروس لنفوسیتیک T انسانی نوع 1 (HTLV-1) در 3% از ناقلین موجب ابتلاء به پاراپارزی اسپاستیک گرمسیری و میلوپاتی (HAM/TSP)، با علائم حرکتی، حسی و اسفنکتری میشود. گرچه التهاب مزمن نخاع در ایجاد این بیماری مؤثر است، درمانهای تعدیل کننده ایمنی تاکنون بهبود کافی در علائم آن ایجاد نکردهاند. در این مطالعه اثرات والپروات سدیم، همراه با پگ اینترفرون و پردنیزولون بر علائم بالینی بیماران مبتلا به پاراپارزی اسپاستیک ناشی از HTLV-1 بررسی شد.
مواد و روش کار: در این کارآزمایی بالینی، 10 نفر از بیماران مبتلا به HAM/TSP واجد شرایط و مراجعهکننده به درمانگاه بیمارستان قائم مشهد در بین ماههای مهر تا دی سال 1391 تحت درمان 3 گانه فوق به مدت 3 ماه قرار گرفتند و علائم بالینی قبل و پس از درمان، توسط معیار ناتوانی حرکتی Osame، اسپاستیسیتی Ashworth و علائم ادراری بررسی گردید.
یافتهها: میانگین معیار Osame در بیماران در ابتدای تشخیص 9/1± 4/2 بود و 3 ماه پس از درمان 8/0 واحد در 70درصد بیماران بهبود نشان داد (003/0=P). معیار Ashworth و تکرر ادراری نیز بهبود معنیداری را نشان دادند ( 001/0=P و 024/0=P).
نتیجهگیری: بیماران تحت مطالعه بهبود چشمگیری را در ناتوانی حرکتی و اسپاستیسیتی نشان دادند، در این مطالعه میزان کاهش معیار اسامه نسبت به مطالعات قبلی مونوتراپی با اینترفرون آلفا، بیشتر یا برابر بوده و از نظر درصد بهبودی از مطالعات قبلی درصد بهبودی بیشتری را نشان میدهد. بنابراین نقش والپروات سدیم در بهبود علائم حرکتی مبتلایان به HAM/TSP نیاز به بررسی بیشتر دارد.
واژههای کلیدی: پاراپارزی اسپاستیک ناشی از HTLV-1، والپروات سدیم، پگ اینترفرون، کورتیکواستروئید
فریدحسینی رضا، پیش نماز راضیه
مجله دانشکده پزشکی مشهد، تابستان 1381؛ دوره 45، شماره 76: صفحات 140-129
ویروس لنفوتروپ انسانی نوع HTLV1) I) اولین رتروویروس شناخته شده در انسان است كه در سرتاسر جهان وجود دارد. مهمترین مشخصه اپیدمیولوژی عفونت، وجود مناطقی با آندمیسیتی بالا در جزایر جنوب غربی ژاپن، كارائیب، جنوب و مناطق بین حارهای آفریقا، ایران و ملانزی قرار دارد. ویروس به سه روش منتقل میشود: تغذیه با شیر مادر، تماس جنسی با فرد آلوده (بیشتر مرد به زن) و دریافت خون آلوده. حدود 15 تا 20 میلیون فرد آلوده به ویروس در سرتاسر جهان وجود دارند. 2-10 درصد این افراد در طی زندگی خود ممكن است مبتلا به بیماریهای همراه عفونت HTLV1 از قبیل لوسمی سلول T بالغین، میلوپاتی، یووئیت و غیره شوند. در دو دهه اخیر HTLV1، مركز توجه تحقیقات بیشماری بوده است. در این مقاله به مرور تازهترین دستاوردهای علمی پیرامون ویروس HTLV1 و بیماریهای وابسته پرداخته شده است.
همام سید مهران، مهدی نژاد محسن، آل هاشمی علیرضا، چایچی سمانه
مجله علوم پزشكی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، زمستان 1387؛ دوره 4، شماره 4 (پیاپی 16): صفحات 221-230
مقدمه: میلوپاتی ناشی از ویروس آلودهکننده لنفوسیت T انسانی نوع یک ( HTLV-I) یا پاراپارزی اسپاستیک تروپیکال (HAM/TSP) از جمله تابلوهای بالینی ناشی از HTLV-I میباشد که در بعضی نواحی از جمله شمال شرق ایران آندمیک است.
هدف: در طی یک مطالعه مورد- سری علایم و نشانههای عصبی مبتلایان به HAM/TSP که از قبل تشخیص داده شده بودند، براساس معاینات عصبی بررسی شدند.
مواد و روشها: سوابق قبلی و خانوادگی بیماران در رابطه با HTLV-I ارزیابی شد و بررسیهای پاراکلینیک لازم نیز انجام گردید. معاینه سیستم حسی شامل بررسی حس درد، درک عمقی و ارتعاش در اندامهای فوقانی و تحتانی بود. سیستم حرکتی از نظر تونیسیتی براساس (Modified Asworth Scale)، قدرت عضلانی براساس (Medical Research Council Power Classification) و رفلکسهای تاندونی مورد بررسی قرار گرفتند. اختلالات اسفنکتری براساس شرح حال بالینی بررسی شد.
نتایج: آزمودنیها شامل 15 بیمار (3 مرد، 12 زن) بودند، متوسط سن بیماران 50.6±16.5 سال بود. متوسط طول مدت زمان علامتدار بودن 4.1±5.6 سال بود. 2 بیمار سابقه خانوادگی عفونت HTLV-I را بیان کردند. اولین علایم عصبی به صورت گزگز و مورمورشدن (53.3%)، ضعف عضلانی (33.3%) و تکرر ادرار (13.3%) بودند. آتروفی عضلانی در هیچ کدام از بیماران دیده نشد. افزایش قرینه تونوسیته در اندامهای فوقانی و تحتانی دیده شد که این افزایش در اندام تحتانی برجستهتر بود (P=0.02).
نتیجهگیری: اولین نشانه HAM/TSP میتواند یک مشکل ادراری به ویژه تکرر ادرار باشد، شایعترین اختلال حسی در بیماران مورد مطالعه، گزگز و مورمور شدن میباشند. پیشنهاد میشود که تمام بیماران، بهخصوص افرادی که در معرض ابتلا به عفونت HTLV-I هستند در صورت وجود اختلالات قرینه حسی و حرکتی در هر دو اندام فوقانی و تحتانی و نیز هر گونه شکایت ادراری از نظر HAM/TSP بررسی شوند.
كلید واژه:HTLV-1 ، HTLV-1 associated mylopathy، Human associated mylopathy/ tropical spastic paraparesis، Modified Asworth Scale
نیك خواه كریم، اعتماد زهرا، آذرپژوه محمودرضا
مجله دانشکده پزشکی مشهد، تابستان 1379؛ دوره 43، شماره 68: صفحات 117-113
دو مورد میوزیت در میان بیماران مراجعهكننده به بیمارستان قائم معرفی میگردند كه هر دو مورد به علت ضعف اندامها به بیمارستان مراجعه كرده بودند. در معاینات بالینی به عمل آمده قدرت عضلات در بخشهای پروگزیمال اندامها كاهش یافته و درد و حساسیت وجود نداشت. آتروفی در عضلات پروگزیمال كاملا مشهود بود. در بررسی فرا بالینی CPK در هر دو بیمار افزایش یافته و الكترومیوگرافی موید طرح غالب میوژن در هر دو مورد بوده و در یك مورد همراه با علایم مختصر درگیری شاخ قدامی و در مورد دیگر موید درگیری عصب محیطی نیز بود.
بررسی HTLV1 در هر دو مورد مثبت بود و به روش Western blot نیز تایید شد. بیوپسی عضلانی در هر دو بیمار آتروفی و نكروز الیاف عضلانی خصوصا الیاف تیپ 1 به همراه انفیلتراسیون لنفوسیتی از نوع T.Killer cell و ماكروفاژ در محیط پری میوزال و اندومیوزال را نشان داد و ارتباط آن با میوزیت ناشی از HTLV1 در مراكز مهم میولوژی دنیا (آمریكا، پروفسور انگلز – آلمان، پروفسور شرودر و دكتر مهر آیین) نیز تایید گردید. تشخیص نهایی ما به احتمال قریب به یقین میوزیت به دنبال HTLV1 بوده است. قابل ذكر است كه ویروس HTLV1 در استان خراسان اندیمك بوده و تا به حال از مییلوپاتی این ویروس گزارشاتی ذكر شده است، در حالی كه میوزیت همراه با HTLV1 هنوز در ایران گزارشی موجود نیست و در گزارشات سایر كشورها فقط كم و بیش به وسیله نویسندگان معدودی بیان شده است.
اعتمادی محمد مهدی، بوستانی رضا
مجله دانشكده پزشكی مشهد، پاییز 1382؛ دوره 46، شماره 81: صفحات 79-75
مقدمه: بیماری HTLV1 در بعضی نقاط جهان و از جمله شمال استان خراسان یافت میشود. این بیماری ممكن است باعث علائم نخاعی پیشرونده بهصورت پاراپارزی اسپاستیك، درد و پارستزی در اندامهای تحتانی و اختلالات اسفنكتری گردد (4؛ 9؛ 10؛ 11). این ویروس بهندرت باعث علائم متنوع عصبی از جمله نشانههای مخچهای، بصل النخاعی، سندرم شبه اسكلروزیس لاترال آمیوتروپیك، نوروپاتی و میوپاتی میگردد (1؛ 3؛ 10؛ 11). این ویروس میتواند یافتههای بیماریهای دژنراتیو مثل آتروفی مخچه و نخاع و بیماریهای دمیلینیزان را تقلید كرده و در تشخیص افتراقی بسیاری از بیماریهای عصبی قرار گیرد. با توجه به اینكه شمار اندكی از بیماران آلوده به ویروس (حدود 5-2%) دچار علائم عصبی میشوند، تشخیص دشوارتر میگردد (10). بنابراین تنها مثبت بودن آزمایشهای سرولوژیك خون دلیل بر ابتلا به بیماری عصبی ناشی از این ویروس نمیباشد (7).
معرفی بیمار: در این مقاله از تظاهرات نادر درگیری سیستم عصبی با HTLV1 معرفی شده است. بیمار اول با علائم برتر آناكسی مخچهای مراجعه نموده است كه ابتلا به عفونت HTLV1 با استفاده از روشهای سرولوژیك در خون و مایع نخاع تایید شده است. ام آر آی این بیماری آتروفی واضح مخچه و نخاع سرویكال را نشان میدهد.
بیمار دوم با یك سندرم میلوپاتیك تیپیك مراجعه كرده بود. بررسی سرلوژیك ویروس HTLV1 در خون و مایع نخاع تشخیص HAM را در نزد وی تایید نمود. ام آر آی مغز این بیمار پلاكهای متعدد هیپرسیگنال را در T2 نشان میدهد و در این بیمار VEP نیز افزایش تاخیر موج P-100 را نشان میدهد، بدون اینكه هیچ سابقه آشكاری از كاهش بینایی داشته باشد.
نتیجهگیری: نتیجه اینكه ارتباط بین بیماریهای دمیلینیزان و تظاهرات عصبی ناشی از HTLV1 نشانههای بالینی ـ فرابالینی بهویژه تصویرنگاری باید مورد توجه متخصصان قرار گیرد.
مهردخت مژده
مجله علمی دانشگاه علوم پزشكی همدان، بهار 1384؛ دوره 12، شماره 35: صفحات 75-71
عفونت با ویروس (Human T cell Lymphotropic virus type I (HTLV-I منجر به اختلالات نورولوژیک متعددی میشود. یکی از تظاهرات آن تروپیکال اسپاستیک پاراپارزی است که از 45 سال قبل مورد توجه نورولوژیستها بوده است. این بیماری به صورت پاراپارزی پیشرونده با افزایش رفلکسهای تاندونی و علایم بابنسکی خود را نشان میدهد. اختلال اسفنکتری یک تغییر زود رس است. پارستزی و کاهش حس عمقی و ارتعاش و آتاکسی نیز در این بیماری توصیف شده است. تشخیص قطعی این عفونت توسط جستجوی آنتی بادی بر علیه ویروس در سرم مسجل میشود. گزارشاتی وجود دارد که بهبودی با گاماگلوبولین به فرم تزریقی رخ میدهد اما عفونت با HTLV-I تظاهرات متعدد دیگری نیز دارد که در این گزارش به یک مورد نادر (تظاهر اولیه با فلج فاسیال دو طرفه صورت) آن پرداخته میشود. زن 41 ساله، متاهل با تابلوی کلینیکی فلج فاسیال دو طرفه صورت و تقریبا بعد از 2 ماه با تابلوی بالینی میلیت به بیمارستان مراجعه میکند. در ارزیابی بالینی و پارا کلینیکی تشخیص بیماری HTLV-I داده میشود. و به دلیل تسریع در روند علایم و همراهی فلج بولبار بعد از 2.5 ماه از بروز اولین علامت فوت میکند. روشهای انتقال احتمالی و خطر مواجهه با بیماری با توجه به میزان پایین عفونت HTLV-I در بیرون از مناطق اندمیک باید مورد توجه قرار گیرد و همچنین بررسی نمودن آنتی بادی بر علیه بیماری در فرزندان این افراد توصیه میشود.
کلیدواژگان: عفونتهای ویروسی، فلج صورت، میلیت
تقوی سید مرتضی، فریدحسینی رضا، آیتالهی حسین
مجله دانشکده پزشکی مشهد، بهار 1389؛ دوره 53، شماره 1: صفحات 10-7
مقدمه: در مورد همراهی بیماریهای خود ایمنی تیروئید و عفونت HTLVI گزارشات متعددی وجود دارد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع آنتیبادیهای ضد تیروئید در ناقلین HTLVI و در بیماران مبتلا به پاراپارزی اسپاستیك تروپیكال (HAM/TSP) و تعیین همراهی عفونتهای ناشی از این ویروس با تیروئیدیت هاشیموتو در شهر آندمیك مشهد در شمال شرقی ایران است.
روش كار: این مطالعه مورد شاهدی در مشهد از سال 1386-1387 در مشهد انجام شده است. 46 بیمار مبتلا به HTLVIن(24بیمار مبتلا به پاراپارزی اسپاستیك تروپیكال و 22 ناقل بدون علامت) و 40 فرد گروه شاهد از نظر وجود آنتیبادیهای ضد تیروئید غربالگری شدند. تشخیص تیروئیدیت هاشیموتو براساس وجود آنتیبادیهای ضد تیروئید (آنتی پراكسیداز و آنتی تیروگلوبولین) و وجود حداقل یكی از دو مورد هیپوتیروئیدی و/ یا گواتر داده شد. تحلیل اطلاعات با آزمون فیشر داده شد. پی كمتر از 05/0 از نظر آماری قابل ملاحظه دانسته شد.
نتایج: آنتیبادیهای ضد تیروئید در 14 ناقل بدون علامت (%6/63 ) و 6 بیمار مبتلا به HAM/ TSP ن (25%) و سه نفر از گروه شاهد (5/7%) نشان داده شد. تیروئیدیت هاشیموتو در 4/45% ناقلین بدون علامت، 25% از بیماران مبتلا به HAM/TSP و 5/7% افراد گروه شاهد وجود داشت.
نتیجهگیری: این مطالعه نشانگر شیوع بالای تیروئیدیت هاشیموتو در بیماران HAM/TSP و ناقلین HTLVI است. یافتهها نشانگر همراهی عفونت HTLVI و تیروئیدیت هاشیموتو در منطقه ما است.
کلیدواژگان: تیروئیدیت هاشیموتو، HTLVI ،HAM ،TSP
این كلمه مخفف عبارت «Human T cell lymphotropic virus» بهمعنای «ویروس انسانی لنفوتروپیك سلول تی» است. این نامگذاری به این دلیل انجام شده است كه این ویروس سلولهای لنفوسیت نوع تی انسان را آلوده میكند.
ویروس یك ارگانیسم زنده بسیار ریز است كه مشاهده آن فقط با كمك میكروسكوپهای بسیار پیشرفته با بزرگنمایی چندهزار برابر امكان پذیر است. ویروسها سوخت و ساز درونی مستقل ندارند و برای زنده ماندن نیازمند ورود به بدن یك موجود زنده دیگر هستند. ویروسها وارد سلولهای میزبان خود شده و با كمك گرفتن از سوخت و ساز آن سلولها تكثیر میشوند و پس از آزاد شدن از داخل یک سلول به یك سلول دیگر وارد میگردند تا مجددا شروع به تكثیر نمایند و به این ترتیب عفونت ویروسی در داخل بدن میزبان گسترش پیدا میكند.
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون
محتوای آکاردئون