جهاد دانشگاهی (کد 10-2053)
محمدرضا هدايتي مقدم، کميته دانشجويي
تاريخ اجرا: 1392-1390
چکيده
مقدمه: عفونت HTLV-1 در جمعيت عمومي شمال شرق ايران و نيز دريافتكنندگان مكرر خون در بيشتر استانهاي كشور شايع ميباشد. اين ويروس عامل حداقل دو بيماري مهم لوكمي سلول T بالغين (ATL) و نوعي پاراپارزي و ميلوپاتي با عنوان HAM/TSPميباشد. پيشگيري اوليه از اين عفونت مستلزم داشتن آگاهي از راههاي انتقال ويروس و نيز پرهيز از ترس بيجا و اقدامات نادرست در برخورد با افراد مبتلا بهويژه در ارائهدهندگان خدمات سلامت است. بديهي است كسب اين اطلاعات به بهترين وجه در دوران تحصيل در دانشگاههاي علوم پزشكي رخ ميدهد. هدف از اين مطالعه توصيفي- مقطعي تعيين ميزان آگاهي دانشجويان علوم پزشكي مشهد در مورد عفونت HTLV-1بود.
روش تحقيق: 669 نفر از دانشجويان مشغول به تحصيل در مقاطع كارآموزي و كارورزي رشتههاي پزشكي، پرستاري و مامايي دانشگاههاي علوم پزشكي و آزاد اسلامي مشهد در سال 91-1390 بهصورت غيراحتمالي آسان انتخاب و پرسشنامهاي حاوي سوالات دموگرافيك و اطلاعات مربوط به عفونت HTLV-1 را تكميل نمودند.
يافتهها: سن پاسخدهندگان 18 تا 34 با ميانگين 2±8/22 سال بود و 5/64 درصد از آنان را بانوان تشكيل ميدادند. 1/57% از پاسخدهندگان در رشته پزشكي و 6/41% در رشتههاي پرستاري و مامايي مشغول به تحصيل بودند. ميانگين ميزان آگاهي دانشجويان در مورد HTLV-1 6/22±4/59 و دامنه آن صفر تا 2/91 درصد بود. براساس درصد پاسخهاي صحيح، ميزان آگاهي 4/19% از دانشجويان ضعيف (كمتر از 50 درصد)، 1/56% متوسط (بين 50 تا 75 درصد) و 5/24% خوب (بيشتر از 75 درصد) ارزيابي گرديد. ميانگين ميزان آگاهي در آقايان و بانوان و نيز در دانشجويان دانشگاههاي علوم پزشكي و آزاد اسلامي يكسان بود. ميزان آگاهي دانشجويان پزشكي حدود 10% بيشتر از دانشجويان پيراپزشكي بود (بهترتيب 8/18±6/63 و 1/26±8/53 درصد، 001/0 p<). همچنين ميانگين ميزان آگاهي دانشجويان پزشكي و پيراپزشكي در دوره كارورزي كمي بيشتر از دانشجويان دوره كارآموزي بود (بهترتيب 001/0 p= و 001/0 p<). آگاهي از راههاي اصلي انتقال HTLV-1 و برخي از راههاي پيشگيري از عفونت در كاركنان بيمارستاني در حد خوب بود. با اين حال آگاهي از راههاي عدم انتقال ويروس شامل تماس با ترشحاتي چون بزاق، اشک و ادرار و نيش پشه و نيز راههاي غير موثر در پيشگيري از عفونت مانند ماسک زدن، جداكردن ظروف غذاخوري، جدا کردن توالت بيماران و قرنطينه بيماران در حد متوسط بود. آگاهي درباره انتقال HTLV-1 از طريق تغذيه با شير مادر مطلوب نبود. 40 درصد دانشجويان از انتقال ويروس از اين طريق آگاهي نداشتند و تنها 5 درصد آنان از حداكثر مدت شيردهي مجاز براي پيشگيري از انتقال عفونت از مادر آلوده به نوزاد اطلاع داشتند.
نتيجهگيري: بهنظر ميرسد آموزش دانشجويان علوم پزشكي بهعنوان ارائهدهندگان آتي خدمات سلامت در مورد عفونت HTLV-1 بهخصوص در مراكز درماني سرپايي، بايد مورد توجه بيشتري قرار گيرد. ارائه اطلاعات علمي صحيح از ابتداي ورود آنان به دوره باليني و تداوم آن در تمامي طول اين دوره و نيز توجه خاص به موضوع HTLV-1 در برنامههاي بازآموزي پزشكان و پيراپزشكان منطقه ضرورت دارد.
واژههاي كليدي: HTLV-1، آگاهي، دانشجو، مشهد، ايران